چطور یک پروژه خوب را شناسایی کنیم؟

در این مطلب نگاهی خواهیم داشت به ابعاد اصلی پروژه‌های رمزارز و بلاک‌چین. هدف اصلی درک زوایای خاصی مانند پیش‌زمینه‌ی تیم، چشم‌انداز کلی، فناوری و پتانسیل میان‌مدت و بلندمدت یک پروژه است. این قدم از این لحاظ نیز اهمیت دارد که ما را از اسکم نبودن پروژه مطمئن می‌سازد.
کل این رویکرد هم برای پروژه‌های تثبیت‌شده در دنیای رمزارز مناسب است و هم برای ‌آی‌سی‌اُ‌ها (ICO) یا همان عرضه‌ی اولیه‌ی کوین‌ها.
نخست باید تصدیق کنیم که نه تکنیک‌های نظری و نه تکنیک‌های مبتنی بر داده لازم برای تجزیه‌وتحلیل رمزارزها هرگز یک جور و ثابت باقی نمی‌مانند. همراه با رشد و تغییر این صنعت پارامترهای مورد استفاده برای ارزیابی این پروژه‌ها نیز دستخوش تغییر می‌شوند، دانش و تجربیات جدید باید همزمان با بررسی بازار مورد توجه قرار گیرند.
سرمایه‌گذاران بسیار اندکی تجربه‌ی قابل ذکری در زمینه‌ی پیش‌بینی توسعه‌ی انواع جدید دارایی‌ها به‌ویژه رمزارزها دارند و این موضوع یافتن چیزی برای مقایسه‌ی با آن یا یافتن اطلاعاتی که بتواند پیش‌بینی‌ها را معتبر سازد دشوارتر می‌کند.
در مجموع برای تجزیه‌وتحلیل پروژه‌های جدید عوامل زیر را مورد بررسی قرار می‌دهیم:
1. چشم‌انداز (Vision)
2. تیم
3. پتانسیل (بازار)
4. مدل اقتصاد توکنی (Tokenomics) همه‌ی آن‌چه توکن را در نگاه سرمایه‌گذاران جذاب می‌سازد.
متشکل از دو کلمه‌ی توکن (Token) و اقتصاد (Economics).

5. پذیرش (Adoption) و استراتژی
6. پتانسیل رشد و نقشه‌ی راه (Roadmap)



1. چشم‌انداز

نداشتن چشم‌انداز به‌طور حتم یکی از مشکلات پروژه‌های این مجموعه نیست. در بسیاری از موارد خلاف این هم هست: بسیاری از پروژه‌ها نوید فناوری جدید و انقلابی می‌دهند که به‌طور کلی جهان را تغییر می‌دهد یا حداقل کل یک صنعت را دگرگون می‌کند. این وعده و وعیدها ممکن است در ابتدا تاثیرگذار به نظر برسند، اما همیشه باید خودتان درباره‌ی پروژه‌ها فکر کنید و حتی مهم‌تر از آن خودتان ارزیابی کنید که چقدر این چشم‌اندازها دست‌یافتنی و عملی هستند و تا چه حد این شانس وجود دارد که روزی از دیدگاه فنی و از دیدگاه کاربران بالقوه به واقعیت تبدیل شوند.
از عقل سلیم خود و دیدگاه‌یتان درباره‌ی واقعیت استفاده کنید تا مشخص کنید که اگر آن‌چه این پروژه ادعای ارائه‌ی آن‌را دارد امکان‌پذیر است و حتی نقادانه‌تر از آن آیا با توجه به پتانسیل حل مشکلات حقیقی واقعا به آن‌چه نوید آن‌را می‌دهد احتیاجی هست.
تمرکز شما باید بر روی یافتن پروژه‌هایی با ارزش مشخص برای پیشنهاد و دارای رویکردی نوین به حل مشکلات دنیای واقعی باشد. اگر در پروژه‌ای که در دست بررسی دارید این موضوع را نمی‌بینید به خودتان لطف کنید و زمان بیشتری را صرف بررسی عمیق‌تر آن نکنید. خلق ارزش و توانایی حل مشکل حداقل چیزی است که یک شرکت را لایق صرف وقت و پول شما می‌کند و در نهایت آن‌را به سرمایه‌گذاری خوب تبدیل می‌کند.
بعضی از پرسش‌هایی که می‌توانید از خودتان حین بررسی یک پروژه بلاک‌چینی بپرسید:
آیا کاربرد خاصی برای این پروژه وجود دارد و پروژه بر روی حل یک مشکل هدف‌گذاری کرده است؟
آیا این روش بلاک‌چینی پیشنهادی به طرز قابل ملاحظه‌ای از رویکرد سنتی و متمرکز بهتر است؟
آیا واقعاً چنین توکنی نیاز هست؟
آیا مزایای پروژه واضح و قابل اندازه‌گیری است؟



2. تیـــم

به این دلیل که نمی‌توانیم در طول تجزیه‌وتحلیل خودمان به «حقایق انکارناپذیر» تکیه کنیم باید به سراغ تیم پروژه به‌عنوان یکی از عوامل اصلی که برای موفقیت آتی پروژه نیاز هست برویم. نه تنها پیش‌زمینه و سابقه‌ی اعضای تیم، بلکه ترکیب مهارت‌های مختلف آن‌ها و آگاهی از چگونگی اجرای نقش‌شان در پروژه از اهمیت بسزایی برخوردار است.
باید نگاهی دقیق‌تر به مشاورین و شرکایی داشته باشید که این پروژه بر روی کار می‌آورد. این موضوع شاخصی است که وضعیت پروژه را در صنعت به نمایش می‌گذارد. مشاورین می‌توانند به نمادی مهم برای موفقیت پروژه تبدیل شوند و این نقش زمانی پررنگ‌تر می‌شود که پروژه با رقبای روزافزون در بازار نیچ (بازار جاویژهNiche market : بخش حاشیه‌ای کوچکی از بازار است که بر روی یک نیاز ویژه یا یک کالای ویژه متمرکز شده‌است) مواجه می‌شود یا زمانی که موفقیت پروژه در گرو شبکه‌ها و دستیابی به بازیگرانی بزرگ در صنعتی خاص (مثلاً پروژه‌های زنجیزه‌ی تامین) است. با این وجود مهارت‌های اضافی و معلومات خاص مشاور می‌تواند پروژه را به سطح کاملاً جدیدی ارتقاء دهد (مثل شبکه‌ی پلاسما، اُمیسِ‌گو (OmiseGo)).
در ادامه به برخی از پرسش‌هایی می‌پردازیم که باید از خودمان در زمان بررسی تیم هر پروژه بلاک‌چین بپرسیم:
اعضای تیم پروژه در گذشته برای چه پروژه‌های دیگری کار کرده‌اند؟
پروژه‌های قبلی را چطور به اجرا درآورده‌اند؟
آیا هیچ اسکم یا کلاهبرداری و … که اعضای تیم با آن درگیر بوده باشند وجود دارد؟
آیا مدیران (حداقل) به اندازه‌ی کافی در کار خودشان مهارت دارند؟
مشاورین پروژه چقدر باتجربه هستند؟
مشاورین چه مزایایی برای پروژه به ارمغان خواهند آورد؟



3. پتانسیل بازار

پیش از این به پرسش‌هایی در زمینه‌ی چگونگی و شرایطی که پروژه به کاربر خود ارزش اضافه می‌کند پاسخ دادیم، حال زمان آن فرا رسیده تا بفهمیم تعداد کاربران این پروژه چقدر است. بر روی بازارهای بزرگ با پویایی بالا که به‌آسانی قابل درک هستند تمرکز کنید. در صورتی‌که بازار یک بازار نیچ کوچک است باید با بررسی تعداد شرکت‌های سنتی در این زمینه بفهمید که چه پتانسیلی در خود دارد. خلاصه این که برای کسب دستاوردهای بزرگ و چشمگیر، به بازار بزرگی نیاز هست که بتوانند تقاضایی قابل‌ملاحظه برای کوین یا توکن پروژه ایجاد کنند.
دو راه برای تعیین پتانسیل بازار هر پروژه‌ی بلاک‌چینی یا رمزارزی وجود دارد:
نگاه ژرف به ساختار، ویژگی‌ها و اندازه‌ی صنعت/بازار هدف و خلق سناریوهای پذیرش متفاوت (بدبینانه، واقع‌گرایانه، خوشبینانه).
در صورتی که با پروژه‌ای مشتری‌محور سروکار دارید، باید سری هم به کانال‌های آن در شبکه‌های اجتماعی بزنید. به حجم کاربران آن‌ها، فعالیت، وضعیت کلی و شفافیت حاکم بر آن‌ها توجه داشته باشید. در صورتی که عرضه‌ی اولیه‌ی آن در زمان اندکی به فروش برسد و کامیونیتی درگیر و آزادی داشته باشد، به احتمال زیاد نشان‌دهنده‌ی هیجان واقعی بین کامیونیتی است و نه ناشی از تبلیغ زیاد و غلوآمیز معمول.
بخشی از سوالات در زمینه‌ی پتانسیل بازار که باید از خودتان بپرسید:
چه تعداد کاربر بالقوه برای این پروژه وجود دارد؟
آیا مقدار کافی تقاضا برای این توکن (در مقایسه با پروژه‌های دیگری که پیش از این تثبیت شده‌اند) وجود خواهد داشت؟
آیا این ظرفیت را دارد که صنعت یا بازار کنونی را در دست بگیرد؟
آیا بازار هدف آن در حال کوچک‌شدن یا رشد است؟
چه تعداد رقیب دارد؟ (سنتی و استارت‌آپی)
وجه تمایز پروژه از رقبای خودش چیست؟
گرایش‌ها و روندهای کلی برای این بازار کدامند؟
آیا این احتمال وجود دراد که مشکلاتی که پروژه برای رفع آن‌ها طراحی شده است در گذر زمان افزایش یابند؟
آیا ارزش پیشنهاد شده برای این پروژه به این بازار خاص محدود می‌شود یا می‌توان پروژه را به دیگر صنایع نیز منتقل کرد؟



4. اقتصاد توکنی

اقتصاد توکنی در کنار چارچوب و ریاضیاتی که یک توکن بر اساس آن‌ها در داخل اکوسیستم پروژه به فعالیت می‌پردازد، طرح توکن را نیز به تصویر می‌کشد. در سطح اول (طراحی) در صورتی که همه‌ی سهام داران احتمالی پروژه (مشتریان، کاربران، سرمایه‌گذاران و …) برای آن تقاضا بدهند، اقتصاد توکنی خوب به دست خواهد آمد. مراقب کاربرد واقعی این ارز چه برای حفظ ثبات شبکه‌ها و چه به‌عنوان ابزاری برای پرداخت در ازای خدمات یا محصولات خاص درون شبکه باشید.
طراحی توکن خوب باید:
برای همه‌ی سهام‌داران تولید ارزش کند
عملکردی واقعی داشته باشد
به کاربران و سرمایه‌گذاران به‌خاطر پذیرش زودهنگام و ابتدایی پاداش بدهد
به کاربران برای همراه‌کردن کاربران دیگر برای ورود به شبکه پاداش بدهد
مشوق‌های بلندمدتی برای نگهداری توکن‌ها ارائه کند
از سوی دیگر باید در بررسی اقتصاد توکنی از جایگاه یک سرمایه‌گذار به موارد زیر توجه داشته باشید:
قیمت هر توکن
به کل عرضه‌ی در گردش توکن (همه‌ی توکن‌هایی که در حال حاضر در حال معامله هستند) دقت داشته باشید که آیا یک توکن «ارزان هست» یا این که تعداد زیادی از آن وجود دارد.
ارزش بازار (Market Cap یا حاصل‌ضرب قیمت در عرضه‌ی کلی) پتانسیل رشد یک ارز (سرمایه‌ی پایین = پتانسیل بالا برای رشد) را مشخص می‌کند.
حجم معاملات: مقدار رمزارزی که در مدت زمان مشخصی که بیشتر اوقات 24 ساعت است تبادل می‌شود. صرافی‌های مختلف معمولاً حجم خود را برای مدت زمان مشخصی نمایش می‌دهند، اما اگر در حال بررسی و مشاهده‌ی یک رمزارز و تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری بر روی آن هستید، اطمینان حاصل کنید که حجم کلی آن را زیر نظر دارید نه تنها حجم موجود در یک صرافی.
زمان تراکنش: زمانی که صرف می‌شود تا یک توکن یا یک کوین از کیف الف به کیف ب منتقل شود.
سوالاتی که در زمان بررسی اقتصاد توکنی هر پروژه‌ی بلاک‌چینی باید در نظر داشته باشید:
آیا این توکن ارزش واقعی ایجاد می‌کند یا تنها ارزشی فرضی دارد؟
آیا این توکن به‌عنوان یک دارایی فرضی کاربرد موردی نیز دارد؟
آیا از طریق این توکن واسطه‌ها حذف یا جبران خسارت می‌شوند؟
رابطه‌ی بین قیمت، سرمایه‌ی بازار و عرضه شبیه چطور به نظر می‌رسد؟
آیا با سرمایه‌گذاری در این کوین، سرمایه‌گذاری با پتانسیل بالا (ارزش بازار اندک) انجام داده‌اید؟

5. پذیرش و نقشه‌ی راه
چشم‌انداز به تنهایی معنی چندانی ندارد و یک شرکت خوب نمی‌سازد. اگر این چشم‌انداز هرگز به واقعیت تبدیل نشود حتی بهترین ایده‌ها نیز بی‌ارزش خواهند بود. به عبارتی دیگر این درباره‌ی ایده نیست، درباره‌ی این است که چطور تیم پروژه می‌تواند این ایده را اجرایی کند.
پذیرش را می‌توان پل بین چشم‌انداز و واقعیت دانست. بسیاری از استارت‌آپ‌های بلاک‌چینی درباره‌ی این‌که چطور توزیع توکن‌های خود را با قدرت به پیش خواهند برد و برنامه‌های شان در رودمپ پروژه را عملی خواهند کرد به راحتی و با وضوح کامل سخن می‌گویند. رودمپ جنبه‌ی حیاتی دیگری در فرایند ارزیابی یک استارت‌آپ بلاک‌چینی و رمزارز آن است. رودمپ به سرمایه‌گذاران و کاربران دیدگاهی کلی درباره‌ی آن‌چه برنامه‌ریزی کرده‌اند و مقصدی که پروژه به سوی آن در حرکت است می‌دهد. در بهترین حالت رودمپ برنامه‌ای تفصیلی برای 24 ماه آینده‌ی پروژه ارائه می‌کند. هرگز آن‌چه در رودمپ پروژه شرح داده شده را بدیهی نپندارید و از کنار آن به‌سادگی رد نشوید، چون‌که بسیاری از تیم‌ها به اهداف خود چه با تعیین ضرب‌العجل و چه مشخصه‌های دیگر دست نخواهند یافت. توسعه‌ی مداوم و ارتباط مستمر و در جریان با کامیونیتی می‌تواند در صورتی‌که توضیحات ارائه‌شده برای تأخیرها منطقی باشند کارساز واقع شود.
بعضی از پرسش‌هایی که باید برای خودتان زمانی که به پذیرش و رودمپ یک پروژه‌ی بلاک‌چین نگاه می‌کنید مطرح کنید:
آیا رودمپ استراتژی روشنی را در بر می‌گیرد یا آیا رودمپ واقع‌گرایانه است؟
ساختار تیم با توجه به مارکتینگ چطور است؟ (تیم و استراتژی)
تیم تا به این لحظه با توجه به رودمپ چطور عمل کرده است؟

6. پتانسیل رشد
بسیاری از پروژه‌های جوان قادر به ایجاد محصول در حال کار نیستند. به نسخه‌های آزمایشی (بتا) یا ام‌وی‌پی‌ها (MVP) و تست‌نت‌ها (test-nets) متکی هستند. در آغاز، سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیز و پولی که از طریق آن‌ها وارد پروژه می‌شود همه‌ی آن چیزی است که آن‌ها را به اندازه‌ای زنده نگه می‌دارد که وعده و وعیدهایی که برای آینده داده‌اند عملی کنند. به‌عنوان سرمایه‌گذار باید تصمیم بگیرید که آیا به تیم، چشم‌انداز و وعده‌های محصول در حال آماده‌سازی ایمان داشته باشید یا نداشته باشید، پس پتانسیل کلی را با برررسی همه‌ی ابعادی که تا به این لحظه به‌طور مفصل به آن اشاره کرده‌ایم مشخص کنید. اجازه ندهید وعده و وعیدهای دروغین و گزافه‌گویی‌ها خام‌تان کند.
دسته‌ای از سوالاتی که در زمان پتانسیل کلی یک پروژه‌ی بلاک‌چین باید برای خودتان مطرح کنید:
با توجه به گام‌های پیشین: آیا ارزش این کوین دستِ کم گرفته شده است؟
سنجه‌های معامله (حجم، ارزش بازار و …) در چه وضعیتی قرار دارند؟
به چه دلیل مثلاً حجم معاملات پایین است؟ (آیا کوین تنها در صرافی‌های محدودی معامله می‌شود یا سود کلی در این پروژه بسیار پایین است؟)
قیمت در گذشته به اخبار خوب چطور واکنش نشان داده است؟
آیا تبلیغات زیاد وغلوآمیزی برای پروژه وجود دارد؟

همواره به‌خاطر داشته باشید که می‌توان در زمانی کوتاه پول بسیار زیادی به‌دست آورد. به‌خصوص زمانی که بازار گاوی است، و فرقی نمی‌کند که بر روی چه پروژه‌ای سرمایه‌گذاری کنید. با این وجود اگر خواهان سودهای بلندمدت و درآمدهای استثنایی بر روی سرمایه‌گذاری‌های‌تان هستید در حالی که ریسک را در کمینه نگه می‌دارید باید نگاهی موشکافانه به موارد پیش از این بیان شده داشته باشید و البته در هر مورد خودتان نتیجه‌گیری کنید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *