Trend Lines Explained

آشنایی با خط روند (قسمت دوم)

کشیدن خط روند معتبر

خطوط روند از نظر فنی می‌توانند هر دو نقطه‌ای را در نمودار به هم وصل کنند. اما بیشتر تحلیل‌گران تکنیکال عقیده دارند که استفاده از سه یا چندین نقطه چیزی است که خط روند را معتبر می‌کند. در بعضی موارد ممکن است از دو نقطه اول برای تعریف روند بالقوه استفاده می‌شود و نقطه سوم (که در آینده گسترش می‌یابد) می‌تواند برای سنجش روایی آن استفاده شود.

پس وقتی قیمت سه یا چهار بار به خط روند می‌رسد بدون این که آن را بشکند، می‌توان گفت که روند معتبر است. سنجش خط روند برای چندین بار نشان می‌دهد که شاید روند موجود اتفاقی تصادفی نیست که فقط به خاطر نوسانات قیمت ایجاد شده است.

تنظیمات مقیاس

علاوه بر این که برای کشیدن خط روند معتبر به نقاط کافی نیاز داریم، باید هنگام رسم آن تنظیمات درست را هم در نظر بگیریم. یکی از مهم‌ترین تنظیمات نمودار، تنظیمات مقیاس است.

در نمودارهای مالی مقیاس با نحوه نمایش قیمت در ارتباط است. دو مقیاس محبوب مقیاس حسابی و نیمه لگاریتمی هستند. در نمودار حسابی وقتی قیمت در محور y بالا یا پایین می‌رود، تغییر به صورت مساوی نشان داده می‌شود. در عوض نمودار نیمه لگاریتمی تغیرات را به صورت درصدی نشان می‌دهد.

مثلاً روی نمودار حسابی فاصله تغییر قیمت از 5 به 10 دلار با فاصله تغییر قیمت از 120 به 125 دلار هیچ تقاوتی ندارد. اما در نمودار نیمه لگاریتمی در مقایسه با افزایش 4% جابجایی قیمت از 120 به 125 دلار، این سود 100% (5 دلار به 10 دلار) است که یخش بسیار بزرگتری را روی نمودار اشغال می‌کند.

در نظر گرفتن تنظیمات مقیاس در هنگام رسم خطوط روند اهمیت دارد. هر نموداری ممکن است بالاترین و پایین‌ترین نقاط خودش را نشان دهد و بنابراین خطوط روند متفاوتی به دست بیاید.

کلام آخر

درست است که ابزارهای مفیدی برای تحلیل تکنیکال وحود دارد اما خطوط روند اصلاً از خطا و اشتباه دور نیستند. انتخاب نقاطی که برای رسم خطوط روند استفاده می‌شوند بر روی دقت آن‌ها در نشان دادن چرخه‌های بازار و روندهای واقعی تأثیر می‌گذارد و به همین دلیل خطوط روند تا حدی انتزاعی هستند.

مثلاً بعضی از تحلیل‌گران تکنیکال براساس شکل بدنه نمودار شمعی رسم می‌کنند و فیتیله را نادیده می‌گیرند. دیگران ترجیح می‌دهند که براساس بالا رفتن و پایین آمدن فیتیله‌ها خطوط را رسم کنند.

بنابراین باید از خطوط روند همراه با سایر ابزارهای رسم نمودار و اندیکاتورها[1] استفاده کرد. از نمونه‌های قابل توجه اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال می‌توان به ابر ایچیموکو[2]، باند بولینگر[3] (BB)، میانگین متحرک همگرا واگرا، (MACD)، شاخص قدرت نسبی[4] (RSI) استوکاستیک، شاخص قدرت نسبی (RSI) و میانگین متحرک اشاره کرد.


[1] indicators

[2] Ichimoku Clouds

[3] Bollinger Bands

[4] Stochastic Relative Strength Index

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *