What Is Staking

سپرده‌گذاری چیست؟ (قسمت اول)

مقدمه

شاید سپرده‌گذاری (استیک کردن) را نوعی جایگزین برای استخراج رمزارز بدانید که نیازمند منابع بسیار کمتری است. سپرده‌گذاری شامل نگهداری بودجه در کیف پول رمزارز است و برای پشتیبانی از امنیت و عملیات‌های یک شبکه بلاک‌چین انجام می‌شود. به زبان ساده، سپرده‌گذاری فعل مسدودکردن رمزارزها برای دریافت پاداش است.

در بیشتر موارد، می‌توانید سکه‌های خود را مستقیم از کیف پول رمزارز خود، مثلا کیف پول تراست، سپرده‌گذاری کنید. از طرف دیگر، بسیاری از صرافی‌ها استفاده از خدمات سپرده‌گذاری را به کاربران خود پیشنهاد می‌دهند. باینانس سپرده‌گذاری این امکان را به شما می‌بخشد که به روشی بسیار ساده پاداش کسب کنید؛ تنها کاری که باید انجام بدهید این است که سکه‌های خود را در صرافی نگه دارید. اطلاعات بیشتر درباره این موضوع را بعدا خواهیم داد.

برای آنکه درک بهتری از سپرده‌گذاری داشته باشید، ابتدا باید روش کار اثبات سهام (PoS) را بشناسید. PoS مکانیسم اجماعی است که به بلاک‌چین اجازه می‌دهد ضمن حفظ سطحی مناسب از تمرکززدایی (حداقل در تئوری)، از نظر مصرف انرژی نیز مقرون‌به‌صرفه‌تر عمل کند. بیایید نگاهی به این موضوع بیندازیم که PoS چیست و سپرده‌گذاری چگونه کار می‌کند.

اثبات سهام (PoS) چیست؟

اگر نحوه عملکرد بیت‌کوین را می‌دانید، پس به احتمال زیاد با اثبات کار (PoW) هم آشنا هستید. اثبات کار مکانیسمی است که باعث می‌شود تراکنش‌ها در بلوک‌ها جمع بشوند. این بلوک‌ها در ادامه به یکدیگر متصل می‌شوند تا زنجیره بلوک‌ها (بلاک‌چین) را ایجاد کنند. به طور خاص، ماینرها بر سر حل یک پازل ریاضیاتی بسیار پیچیده با هم رقابت می‌کنند و هر کس که اول بتواند این پازل را حل کند حق دارد که بلوک بعدی را به بلاک‌چین اضافه کند.

ثابت شده است که اثبات کار مکانیسمی بسیار قدرتمند برای تسهیل اجماع به روشی غیرمتمرکز است. مشکل این مکانیسم آن است که محاسبات دلخواه زیادی را شامل می‌شود. معمایی که استخراج‌کنندگان بر سر حل آن با هم رقابت می‌کنند، هیچ هدفی جز ایمن نگه داشتن شبکه ندارد. می‌توان اینگونه استدلال کرد که همین مسئله به‌تنهایی می‌تواند انجام این هم محاسبه را توجیه کند. شاید در این مرحله کمی حیرت کنید: آیا روش‌های دیگری برای حفظ اجماع غیرمتمرکز، بدون هزینه محاسباتی بالا، وجود دارد؟

اثبات سهام را وارد کنید. ایده اصلی در این کار آن است که شرکت‌کنندگان بوانند سکه‌ها («سهام» خود) را مسدود کنند و فواصل زمانی خاص، پروتکل به طور تصادفی به یکی از آن‌ها این حق را بدهد که بلوک بعدی را تأیید کند. معمولا، احتمال انتخاب شدن در این مکانیسم تناسب کاملی با تعداد سکه‌ها دارد. به عبارت دیگر، هر چه سکه‌های بیشتری را مسدود کرده باشند، شانس آن‌ها در این کار بیشتر است.

به این ترتیب، آنچه تعیین می‌کند که کدام شرکت‌کننده بلوکی را بسازد، برخلاف اثبات کار، هیچ ربطی به توانایی‌های شرکت‌کنندگان در حل چالش‌های هش ندارد. بلکه تعداد سکه‌های آن‌ها است که این موضوع را تعیین می‌کند.

شاید برخی این استدلال را مطرح کنند که تولید بلوک از طریق سپرده‌گذاری باعث مقیاس‌پذیری بسیار بیشتری برای بلاک‌چین‌ها بشود. این یکی از دلایل مهاجرت شبکه اتریوم از PoW به PoS در قالب مجموعه‌ای از ارتقاءهای فنی است که همگی را روی هم به نام ETH 2.0 می‌نامند.

چه کسی اثبات سهام را ساخت؟

یکی از اولین مواردی که به اثبات سهام اشاره شده، مقاله سانی کینگ و اسکات نادال در سال ۲۰۱۲ است که درباره پیرکوین منتشر کردند. آن‌ها این مکانیسم را نوعی «طراحی نظیر به نظیر رمزارز» توصیف کردند که «از بیت‌کوین ساتوشی ناکاموتو استنتاج شده است».

شبکه پیرکوین با استفاده از مکانیسم ترکیبی PoW/PoS راه‌اندازی شد. در این مکانیسم، از PoW عمدتاً برای ضرب و تولید عرضه اولیه استفاده می‌شود. با این حال، برای پایداری طولانی‌مدت شبکه نیازی به آن نبود و به مرور زمان از اهمیت آن کاسته شد. در حقیقت، بیشتر امنیت شبکه به PoS متکی بود.

اثبات سهام نیابتی (DPoS) چیست؟

دانیل لاریمر نسخه جایگزینی از این مکانیسم را به نام اثبات سهام نیابتی (DPoS) در سال 2014 طراحی و معرفی کرد. مکانیسم جدید ابتدا به عنوان بخشی از بلاک‌چین BitShares استفاده شد. اما، خیلی زود، شبکه‌های دیگر هم این مدل را پذیرفتند و از آن استفاده کردند. این موارد شامل Steem و EOS هستند که آن‌ها را نیز لاریمر ساخته بود.

DPoS این امکان را به کاربرانش می‌دهد که موجودی سکه‌های خود را با توجه به راي‌ها حفظ کنند. در این مکانیسم، قدرت رای‌گیری متناسب با تعداد سکه‌هایی است که فرد سپرده‌گذاری کرده است. سپس، از این آراء برای انتخاب نمایندگانی استفاده می‌شود که به نمایندگی از کسانی که به آن‌ها رای داده‌اند به مدیریت بلاک‌چین مشغول می‌شوند و امنیت و اجماع را تضمین می‌کنند. معمولا، پاداش سپرده‌گذاری در میان این نمایندگان منتخب توزیع می‌شود و آن‌ها نیز بخشی از پاداش‌ها را متناسب با مشارکت‌های هر فرد، در میان رای‌دهندگان تقسیم می‌کنند.

مدل DPoS شرایطی فراهم می‌کند تا بتوان با گره‌های معتبر کمتری به اجتماع دست یافت. به این ترتیب، این مدل به افزایش عملکرد شبکه متمایل است. از طرف دیگر، این امکان هم وجود دارد که مدل فوق به تمرکززدایی کمتری منجر بشود، چرا که شبکه به یک گروه کوچک و منتخب از گره‌های معتبر متکی خواهد بود. این گره‌های معتبر عملیات‌ها و هدایت کلی بلاک‌چین را مدیریت می‌کنند. آن‌ها در فرآیندهای رسیدن به اجماع و تعیین پارامترهای مهم مدیریت و رهبری شرکت می‌کنند.

به عبارت ساده‌تر، DPoS این اجازه را به کاربران می‌دهد که نفوذ خود را از طریق سایر شرکت‌کنندگان در شبکه به رخ بکشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *