مرگ ناگهانی (Gerald Cotten) مالک بزرگترین صرافی رمزارز کانادا (QuadrigaCX) در تاریخ 9 دسامبر 2018 باعث شد تا 145 میلیون یورو رمزارزی که در کیف پول دیجیتالی او نگهداری میشد، به این دلیل که او تنها کسی بود که رمز ورود به این کیف پول را در اختیار داشت برای همیشه قفل باقی بماند.
مرگ آقای کوتون به این معنا بود که صرافی وی هرگز قادر به پرداخت 41 میلیون بیتکوین و رمزارز مشتریان خود نخواهد بود. بسیاری از مشتریان، مرگ آقای کوتون و بسیاری دیگر شیوهی نگهداری داراییهایشان در این صرافی را زیر سوال بردند. صرافی داراییهای خود را در کیفهای رمزارز کلدی (Cold wallet) نگهداری میکرد که به اینترنت وصل نمیشوند و تنها از طریق افرادی هستند که کلیدهای خصوصی یا رمز ورود به آنها را در اختیار دارند قابل دستیابی هستند.
این شیوه در بسیاری از صرافیهای رمزارز مرسوم است یا در آن زمان مرسوم بود، البته باید گفت که نگهداری کلیدها و رمز عبور تنها به دست یک نفر چندان متعارف و معقول نیست. و اگرچه «تلاشها برای بازیابی کیف این رمزارزها تا مدتها ادامه داشت، اما متاسفانه این تلاشها هیچ گاه نتیجهای در بر نداشت».
متیو ملونِ (Mathew Mellon) بازرگان در سال 2018، دو میلیون دلار سرمایهگذاری خود بر روی ریپل (Ripple) را تبدیل به بیش از 500 میلیون دلار کرد و بدون دادن اطلاعات کیف رمزارز خود به شخص دیگری درگذشت.
در سال 2013 متیو مودی (Matthew Moody) ماینر بیست و شش سالهی بیتکوین بدون بر جا گذاشتن ردّی برای دسترسی به هزاران دلار رمزارزش در یک سانحهی هواپیمایی کشته شد. سالها از این حادثه گذشته، اما پدرش همچنان در پی یافتن راهی برای زندهکردن داراییهای اوست.
اگر تصور میکنید یا تمایل دارید تصور کنید موارد مذکور تنها نمونههای از دسترفتن داراییهای دیجیتال پس از مرگ مالکانشان هستند سخت در اشتباه هستید و باید بپذیرید با وجود همهی این وقایع تلخ هنوز هم بسیاری از سرمایهگذاران رمزارز به وضعیت داراییهای دیجیتالشان پس از مرگ وقعی نمینهند.
میلیارها دلار دارایی دیجیتال در سالهای اخیر به دلیل عدم اندیشیدن راهکاری از سوی مالکین آنها برای زمان پس از مرگشان به سرنوشتی نامعلوم دچار شدهاند.
بر اساس تخمینها 20 درصد از همهی بیتکوینهای موجود مفقود شدهاند یا به عبارت دیگر بیش از 5 سال است به کیفهای حاوی آنها سر زده نشدهاست. چیزی در حدود 3.7 میلیون بیتکوین یا 190 میلیارد دلار (به نرخ زمان انتشار این مطلب) و این مقدار، بیش از 10 هزار رمزارز دیگر مفقود شده را شامل نمیشود.
تصور میشود که درصد قابل توجهی از این رمزارزهای گمشده متعلق به افراد درگذشتهای هستند که ورّاث آنها قادر به دستیابی به داراییهایشان پس از مرگشان نبودهاند. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که برخلاف حسابهای بانکی سنتی که تحت نام قانونی افراد و منوط به نظارت ثبت میشوند، داراییهای دیجیتالی مثل بیتکوین یا انافتیها هیچ مرجع قانونگذاری متمرکزی ندارند.
موضع قانونی کنونی در زمینهی رمزارزها چیست؟
هیچ موضع قانونی روشن و واضحی در زمینهی رمزارزها و وراثت آنها وجود ندارد. اما آنچه با اطمینان به آن آگاهیم این است که رمزارزها نیز مانند هر نوع دارایی دیگری قابلیت تملک، هبه و به ارث گذاشتهشدن دارند، البته همهی اینها در گرو بر جا گذاشتن کلیدهای خصوصی کیف رمزارزها یا اطلاعات مربوط به صرافی و حتی گوشی تلفن همراه هوشمند متوفی است.
کیفهای رمزارز
امتیاز بزرگ کیفهای رمزارز یا این حقیقت که هیچکس نمیتواند آنها را تحت کنترل خود درآورد، تنها زمانی مزیت محسوب میشود که مالک آنها در قید حیات باشد. اما پس از مرگ مالک، دستیابی به حساب رمزارز بدون داشتن کلیدهای خصوصی یا سید (Seed) 12 (یا 24) تایی آن ممکن نخواهد بود. شاید در ذهن شما این جمله تداعی شود که بنابراین فرایند سادهای برای زمان مرگ وجود دارد: یک کپی از کلیدهای کیف رمزارز خود را در اختیار شخص دیگری قرار میدهیم. این راهحل شاید در عمل ساده به نظر برسد، اما همیشه امن یا موفقیتآمیز نیست.
برای مواجه سادهتر با ابعاد مختلف این موضوع بهتر است ابتدا به بررسی انواع کیفها یا محلهای ذخیرهسازی داراییهای دیجیتال بپردازیم:
هات والت (Hot wallet): کلید خصوصی آن با وجود این که احتمال هدف قرار گرفتن از سوی سارقین را افزایش میدهد، اما بهصورت آنلاین نگهداری میشود.
کلد والت (Cold wallet): کلید خصوصی بر روی قطعهای کاغذ نوشته میشود، بر روی USB stick یا حتی در رایانهای ذخیره میشود که به اینترنت دسترسی ندارد.
هاستد والت (Hosted wallet): کلید خصوصی در دست طرف سومی مانند کوینبیس کاستدی (Coinbase Custody) قرار دارد.
بانکها: برخی از بانکها بهویژه بانکهای آنلاین مانند بیتوالا (Bitwala) به افراد اجازه میدهند تا رمزارزهای خود را در حساب بانکی جدیدی خریدوفروش کنند و میتوانند کیف رمزارزها و کلیدهای خصوصی را از جانب مشتریها ذخیره کنند.
هر یک از این روشهای ذخیرهسازی مزایا و معایب مربوط به خود را دارند و انتخاب از بین آنها به خود فرد بستگی دارد.
اطلاعات کیف رمزارز کجا باید نگهداری شود؟
حتی در صورتی که ورّاث بتوانند ذینفع بودن خود از داراییهای دیجیتال متوفی را با ارائهی گواهی فوت معتبر و وصیتنامه اثبات کنند، یافتن سازمان و یا شرکتی متمرکز و مسئول برای کیف رمزارز بسیار دشوار و غیرممکن است. در نتیجه بسیار مهم است که جزییات مربوط به کیف رمزارز خود را در جایی امن قرار دهید و اطمینان حاصل کنید که ذینفع مدنظر شما در زمان مناسب به آن دست خواهد یافت.
آیا میتوان به عنوان دارندهی رمزارز ذینفعی برای خود معرفی کرد؟
با وجود اینکه بسیاری از صرافیها به شما اجازهی ارائهی اطلاعات تماس یا معرفی فرد دیگری که قادر به برقراری تماس با آنها برای دریافت رمزارزهای متوفی باشد را نمیدهند، اما صرافی کوینبیس علاوه بر امکان معرفی یک ذینفع، اجازهی دسترسی به حساب شخصی متوفی با ارائهی گواهی فوت و وصیتنامهی وی را نیز صادر میکند. صرافی بایننس (Binance) و دیگر صرافیهای مطرح در زمینهی رمزارزها نیز سیستمهای خود را برای رسیدگی به داراییهای افراد متوفی دارند که شباهت بسیاری به عملکرد بانکها در این رابطه دارد. اما مثلاً صرافی کوینبیس دارایی مطالبهنشده متوفی را از سایر داراییهای خود متمایز نمیکند و خانوادهی متوفی هستند که باید برای دریافت آنها قدم پیش بگذارند.
آیا میتوان رمزارزها را در وصیتنامه لحاظ کرد؟
یکی از سادهترین راههایی که به ذهن هر یک از ما خطور خواهد کرد قراردادن رمزارزها در وصیتنامه است. اما هیجانزده نشوید، وصیتنامهها برای علنیکردن اطلاعات خصوصی طراحی نشدهاند و از نظر فنی در زمرهی اسناد عمومی قرار میگیرند. پس قرار دادن کلیدهای خصوصی کیف دارایی دیجیتالتان در آنها منطقی نیست.
راهکار دیگر نصب امین در وصیتنامه است. (لینک)
اگر این راهکار هم چندان به مذاقتان خوش نمیآید، میتوانید کلیدهای خصوصیتان را با قید شمارهی برای هر کدام در اختیار چند فرد امین مجزا قرار دهید و برای پیشگیری از پیچیدهتر شدن مشکل اطمینان حاصل کنید که همهی آنها از این طرح آگاهی کافی دارند.
توصیههایی برای اطمینان از این که رمزارزهای شما به افرادی که دوستشان دارید تعلق خواهد گرفت:
1. فهرستی مفصل از داراییهای دیجیتالی که دارید، جاییکه آنها را نگهداری میکنید و چگونگی دسترسی به آنها را با جزییات کامل تهیه کنید.
2. اطلاعات فوق را در مکان (یا مکانهایی) امن نگهداری کنید.
3. یک قیم دیجیتال منصوب کنید تا به دارایی شما دسترسی پیدا کند و اختیارات لازم را به او بدهید.
دا وصیتنامهای تهیه کنید که به طور دقیق مشخص کند هر کس چه مقدار و چه چیزی را به ارث خواهد برد. یکی از مهمترین عوامل قابل بررسی در وصیتنامه تغییرات بسیار شدید ارزش این دارایی هاست. برای مثال ارزش بیتکوین در تابستان 2013 زیر 200 دلار بوده و امسال تابستان به 51000 دلار رسیدهاست.
5. خرید و ذخیرهی رمزارزها در یک بانک رمزارز و اعطای مجوز به بانک برای مدیریت کلیدها از طرف شما.
6. نگهداری رمزارزهای خود در یک کیف سختافزاری که یک کپی از کلیدهای خصوصی یا سید (Seed) 12 (یا 24) تایی آن را به همراه دستورالعمل راهاندازی آن را در یک صندوق امانی قرار دادهاید
7. گزینهی جدیدتر میتواند پلتفرمهای وراثت رمزارز باشد. این پلتفرمها بستههای اشتراک مختلفی برای کمک به سرمایهگذاران داراییهای دیجیتال ارائه میکنند.
بسیاری از این پلتفرمها بر روی پروتکلهای امنیتی مربوط به انتقال ایمن کلیدهای خصوصی و اطلاعات حساب متمرکز هستند. در زیر به تعدادی از این سایتها اشاره میکنیم:
تراستورس (TrustVerse) که کلیدهای خصوصی و رمزهای عبور افراد را با استفاده از هوش مصنوعی و محاسبات رمزگذاری مضاعف دخیره میکند.
سیف هون (Safe Haven) که به شما اجازه میدهد تا کلیدهای خصوصی خود را روی بلاکچین ذخیره کنید و پارامترهای توزیعشان را در جای مناسب قرار دهید.
کلوکر (Clocr) اتاق خزاین و امانات بهادار دیجیتالی امنی دارد که رمزهای عبور را چند تکه میکند و در جاهای متفاوتی قرار میدهد.
کاسا (Casa) دستیابی را بین کلیدهای ذخیرهشدهی چندگانه بر روی وسایل مختلف تقسیم میکند که بین افراد قابل اطمینان مختلف قابل اشتراک است، بنابراین هیچکدام از آنها بهصورت مجزا توانایی دستیابی به رمزارزهای شما را ندارند.
زمانی که به مرگ فکر میکنید تنها بر روی موضوعاتی مانند تشییع جنازه و مراسمهای مرتبط با آن تمرکز نکنید. به مرگ دیجیتالی خودتان هم فکر کنید.
نتایج نظرسنجی انجامشده در بین 194 نفر از سرمایهگذاران رمزارزها که به دست هاسل (The Hustle) در ماه ژوئن 2021 انجام شد نشان میدهد که تقریباً 40 درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی هیچ برنامهای برای واگذاری داراییهای دیجیتال خود به بازماندگانشان ندارند. حتی از بین کسانی که وصیتنامه تنظیم کرده بودند نیز تنها 22 درصد داراییهای دیجیتالشان را در آن ذکر کرده بودند.
و در پایان باید بدانیم حتی اگر پس از پشت سر گذاشتن همهی این مراحل، بازماندگان متوفی موفق به دستیابی به داراییهای دیجیتال او شوند باید مانند هر دارایی به ارث رسیدهی دیگری مالیات آنها را نیز بپردازند.
دیدگاهتان را بنویسید